انواع نزول وحی به پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(تکمیل و بارگزاری)
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
 
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = وحی
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
با آن‌كه مقام پيامبر خاتم(ص) از جميع انبیاء بالاتر است، چرا خداوند متعال به هنگام نزول وحي و آيات قرآني، آن حضرت را همچون موسي(ع)، مورد خطاب مستقيم قرار نداده و جبرئيل را مأمور ابلاغ فرموده است؟
با آن‌که مقام پیامبر خاتم(ص) از جمیع انبیاء بالاتر است، چرا خداوند متعال به هنگام نزول وحی و آیات قرآنی، آن حضرت را همچون موسی(ع)، مورد خطاب مستقیم قرار نداده و جبرئیل را مأمور ابلاغ فرموده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
انواع وحی بر [[پیامبر(ص)]] نازل شده است و اینطور نبوده است که فقط از طریق جبرئیل بوده باشد. در ابتدای نبوت، حضرت محمد(ص)، در رؤیای صادقه ای به نبوت بشارت داده شده است و امام علی هم در روایتی رؤیای انبیاء را وحی می دانند. نزول جبرئیل به پیامبر(ص) نیز معروف ترین نوع وحی به ایشان است که چندین مرتبه در قرآن به آن تصریح شده است. نوع سوم نزول وحی بر پیامبر (ص)، ارتباط مستقیم و بدون واسطه فرشتگان بوده است. در نقل حالات حضرت محمد (ص) از امام صادق وارد شده است که حالت مدهوشی ای که برای پیامبر(ص) در هنگام وحی دست می داد به این دلیل بود که میان او و خدای متعال هیچ واسطه ای نبود و خداوند مستقیما بر او تجلی می کرد.
انواع وحی بر [[پیامبر(ص)]] نازل شده است و اینطور نبوده است که فقط از طریق [[جبرئیل]] بوده باشد. در ابتدای [[نبوت]]، حضرت محمد(ص)، در رؤیای صادقه‌ای به نبوت بشارت داده شده است و امام علی هم در روایتی رؤیای انبیاء را وحی می‌دانند. نزول جبرئیل به پیامبر(ص) نیز معروف‌ترین نوع وحی به ایشان است که چندین مرتبه در [[قرآن]] به آن تصریح شده است. نوع سوم نزول وحی بر پیامبر(ص)، ارتباط مستقیم خداوند با پیامبر(ص) و بدون واسطه فرشتگان بوده است. در حالات حضرت محمد(ص) از [[امام صادق]] نقل شده است که حالت مدهوشی ای که برای پیامبر(ص) در هنگام وحی دست می‌داد به این دلیل بود که میان او و خدای متعال هیچ واسطه‌ای نبود و خداوند مستقیماً بر او تجلی می‌کرد.


==انواع نزول وحي بر پيامبر اسلام(ص) ==
== انواع نزول وحی بر پیامبر اسلام(ص) ==
===رؤياي صادقانه===
=== رؤیای صادقانه ===
[[علي بن ابراهيم قمي]] نقل كرده است كه، «[[محمد(ص)]] ۳۷ ساله بود كه در خواب ديد كسي به طرف او مي‌آيد و خطاب به او مي‌گويد: «اي رسول خدا!». محمد(ص) اين حادثه را چندي پوشيده نگه داشت، گاهي نيز كه در دره‌ها، به چوپاني گوسفندان [[ابوطالب]] مشغول بود، كسي را مي‌ديد كه او را به عنوان پيامبر خدا خطاب مي‌كرد، حضرت از او پرسيد تو كيستي؟ او در جواب گفت: من [[جبرئيل]] هستم و مرا [[خداوند]] فرستاده است تا تو را به پيامبري برگزيند».<ref>مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۸۴ و ۱۹۴.</ref>
[[علی بن ابراهیم قمی]] نقل کرده است که، «[[محمد(ص)]] ۳۷ ساله بود که در خواب دید کسی به طرف او می‌آید و خطاب به او می‌گوید: «ای رسول خدا!». محمد(ص) این حادثه را چندی پوشیده نگه داشت، گاهی نیز که در دره‌ها، به چوپانی گوسفندان [[ابوطالب]] مشغول بود، کسی را می‌دید که او را به عنوان پیامبر خدا خطاب می‌کرد، حضرت از او پرسید تو کیستی؟ او در جواب گفت: من [[جبرئیل]] هستم و مرا [[خداوند]] فرستاده است تا تو را به پیامبری برگزیند».<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۸۴ و ۱۹۴.</ref>


[[امام باقر(ع)]] در اين رابطه مي‌فرمايند: «نبي كسي است كه به نبوت خود از طريق رؤيا آگاه شود، مانند رؤياي [[ابراهيم]] و رؤياي محمّد(ص) كه مقدمات [[نبوت]] خود را قبل از [[وحي]] و در خوابی که جبرئيل با پيام رسالت از جانب خداوند بر آن ها نازل شد، دیدند.».<ref>كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، ج۱، ص۱۷۶، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۶۶.</ref>  
[[امام باقر(ع)]] در این رابطه می‌فرمایند: «نبی کسی است که به نبوت خود از طریق رؤیا آگاه شود، مانند رؤیای [[ابراهیم]] و رؤیای محمّد(ص) که مقدمات [[نبوت]] خود را قبل از [[وحی]] و در خوابی که جبرئیل با پیام رسالت از جانب خداوند بر آن‌ها نازل شد، دیدند.».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۷۶، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۶۶.</ref>


منظور از قبل از «وحي» در روايت، آن است كه هنوز به محمّد(ص) رسالتي كه مأمور به تبليغ آن باشد، وحي نشده بود، يعني در واقع، او با عالم بالا رابطه روحي دارد، ولي هنوز مأمور به تبليغ نيست.
منظور از قبل از «وحی» در روایت، آن است که هنوز به محمّد(ص) رسالتی که مأمور به تبلیغ آن باشد، وحی نشده بود، یعنی در واقع، او با عالم بالا رابطه روحی دارد، ولی هنوز مأمور به تبلیغ نیست.


به هر حال، رؤياي صادق، راهي براي نزول وحي بر پيامبر است. علي(ع) در اين زمينه مي‌گويد: «رؤيا الانبياء وحيٌ؛<ref>طوسي، امالي، ص۲۱۵، بحارالانوار، ج۱۱، ص۶۴.</ref>خواب پيامبران وحي است».  
به هر حال، رؤیای صادق، راهی برای نزول وحی بر پیامبر است. علی(ع) در این زمینه می‌گوید: «رؤیا الانبیاء وحیٌ؛<ref>طوسی، آمالی، ص۲۱۵، بحارالانوار، ج۱۱، ص۶۴.</ref>خواب پیامبران وحی است».


===نزول وحي به وسيله جبرئيل===
=== نزول وحی به وسیله جبرئیل ===
فرشته‌اي كه بر پيامبر(ص) نازل مي‌شد و وحي را به وي ابلاغ مي‌كرد جبرئيل بود، جبرئيل كلام خدا را به گوش و قلب پيامبر(ص) انتقال می داد و پيامبر(ص) گاهي او را مي‌ديدند و گاه هم او را نمي‌ديدند. چنانكه مي‌فرمايد: {{قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِينُ، عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ<ref>شعراء / ۱۹۴ – ۱۹۳.</ref>.
فرشته‌ای که بر پیامبر(ص) نازل می‌شد و وحی را به وی ابلاغ می‌کرد جبرئیل بود، جبرئیل کلام خدا را به گوش و قلب پیامبر(ص) انتقال می‌داد و پیامبر(ص) گاهی او را می‌دیدند و گاه هم او را نمی‌دیدند. چنان‌که می‌فرماید: {{قرآن|نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ، عَلَی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ.}}<ref>شعراء / ۱۹۴ – ۱۹۳.</ref>


در [[قرآن كريم]]، در آيات متعدّدي نسبت به [[نزول قرآن]] از طريق جبرئيل تصريح شده است.  
در [[قرآن کریم]]، در آیات متعدّدی نسبت به [[نزول قرآن]] از طریق جبرئیل تصریح شده است.


===وحي مستقيم و بدون واسطه===  
=== وحی مستقیم و بدون واسطه ===
قسمتي از وحي به طور مستقيم و بدون وساطت [[فرشتگان]] انجام مي‌گرفت، [[اصحاب پيامبر(ص)]] نقل كرده‌اند كه: هنگام وحي، درد شديدي به [[پيامبر(ص)]] دست مي‌داد و حالتي(شبيه بيهوشي) بر وي عارض مي‌شد، سر او به زير مي‌افتاد، رنگ صورتش تغيير مي‌كرد و عرق از صورت او جاري مي‌شد، حاضران در جلسه نيز تحت تأثير اين وضع قرار مي‌گرفتند و بر اثر اين منظره سرهاي آنان نيز به زير مي‌افتاد، خداوند متعال مي‌فرمايد: {{قرآن|إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلا ثَقِيلا}}<ref>مزمل / ۵ . </ref> ما گفتار سنگيني را به تو القاء كرديم.
قسمتی از وحی به‌طور مستقیم و بدون وساطت [[فرشتگان]] انجام می‌گرفت، [[اصحاب پیامبر(ص)]] نقل کرده‌اند که: هنگام وحی، درد شدیدی به [[پیامبر(ص)]] دست می‌داد و حالتی (شبیه بیهوشی) بر وی عارض می‌شد، سر او به زیر می‌افتاد، رنگ صورتش تغییر می‌کرد و عرق از صورت او جاری می‌شد، حاضران در جلسه نیز تحت تأثیر این وضع قرار می‌گرفتند و بر اثر این منظره سرهای آنان نیز به زیر می‌افتاد، خداوند متعال می‌فرماید: {{قرآن|إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلا ثَقِیلا}}<ref>مزمل / ۵.</ref> ما گفتار سنگینی را به تو القاء کردیم.


در [[کتاب توحيد]] نوشته [[شیخ صدوق]] نقل شده است كه از [[امام صادق(ع)]] پرسيدند: «آن حالت مدهوش شدن كه به پيامبر(ص) به هنگام وحي دست مي‌داد، چه بود؟ حضرت فرمودند: اين در هنگامي بود كه در ميان او و خداوند هيچ كس واسطه نبود و خداوند مستقيماً بر او تجلي مي‌كرد».<ref>طاهري، حبيب‌الله، درس‌هايي از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۵۱ـ۲۵۸.</ref>  
در [[کتاب توحید]] نوشته [[شیخ صدوق]] نقل شده است که از [[امام صادق(ع)]] پرسیدند: «آن حالت مدهوش شدن که به پیامبر(ص) به هنگام وحی دست می‌داد، چه بود؟ حضرت فرمودند: این در هنگامی بود که در میان او و خداوند هیچ‌کس واسطه نبود و خداوند مستقیماً بر او تجلی می‌کرد».<ref>طاهری، حبیب‌الله، درس‌هایی از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۵۱–۲۵۸.</ref>


بنابراين پيامبر اسلام(ص) انواع گوناگون وحي را دارا بوده است و در بعضي موارد با وجود اینکه وحي به شکل مستقيم بر او نازل می شد، آن حالت فشار روحي براي ایشان ايجاد نمي‌شد.<ref>مكارم شيرازي، ناصر، پيام قرآن، قم، مطبوعاتي هدف، چاپ اول، ۱۳۷۱، ج۷، ص۳۲۶.</ref>
بنابراین پیامبر اسلام(ص) انواع گوناگون وحی را دارا بوده است و در بعضی موارد با وجود اینکه وحی به شکل مستقیم بر او نازل می‌شد، آن حالت فشار روحی برای ایشان ایجاد نمی‌شد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ۱۳۷۱، ج۷، ص۳۲۶.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بیشتر==


۱. درس‌هايي از علوم قرآن، دكتر حبيب الله طاهري، ج۱، ص۲۵۸ ـ ۲۵۱.
== مطالعه بیشتر ==
۱. درس‌هایی از علوم قرآن، دکتر حبیب الله طاهری، ج۱، ص۲۵۸–۲۵۱.


۲. پيام قرآن، آيت الله مكارم شيرازي، ج۷، ص۳۲۶.
۲. پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج۷، ص۳۲۶.


۳. قرآن در اسلام، علامه طباطبايي، ص۸۵.
۳. قرآن در اسلام، علامه طباطبایی، ص۸۵.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = وحی
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
خط ۵۲: خط ۵۲:
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۰


سؤال

با آن‌که مقام پیامبر خاتم(ص) از جمیع انبیاء بالاتر است، چرا خداوند متعال به هنگام نزول وحی و آیات قرآنی، آن حضرت را همچون موسی(ع)، مورد خطاب مستقیم قرار نداده و جبرئیل را مأمور ابلاغ فرموده است؟

انواع وحی بر پیامبر(ص) نازل شده است و اینطور نبوده است که فقط از طریق جبرئیل بوده باشد. در ابتدای نبوت، حضرت محمد(ص)، در رؤیای صادقه‌ای به نبوت بشارت داده شده است و امام علی هم در روایتی رؤیای انبیاء را وحی می‌دانند. نزول جبرئیل به پیامبر(ص) نیز معروف‌ترین نوع وحی به ایشان است که چندین مرتبه در قرآن به آن تصریح شده است. نوع سوم نزول وحی بر پیامبر(ص)، ارتباط مستقیم خداوند با پیامبر(ص) و بدون واسطه فرشتگان بوده است. در حالات حضرت محمد(ص) از امام صادق نقل شده است که حالت مدهوشی ای که برای پیامبر(ص) در هنگام وحی دست می‌داد به این دلیل بود که میان او و خدای متعال هیچ واسطه‌ای نبود و خداوند مستقیماً بر او تجلی می‌کرد.

انواع نزول وحی بر پیامبر اسلام(ص)

رؤیای صادقانه

علی بن ابراهیم قمی نقل کرده است که، «محمد(ص) ۳۷ ساله بود که در خواب دید کسی به طرف او می‌آید و خطاب به او می‌گوید: «ای رسول خدا!». محمد(ص) این حادثه را چندی پوشیده نگه داشت، گاهی نیز که در دره‌ها، به چوپانی گوسفندان ابوطالب مشغول بود، کسی را می‌دید که او را به عنوان پیامبر خدا خطاب می‌کرد، حضرت از او پرسید تو کیستی؟ او در جواب گفت: من جبرئیل هستم و مرا خداوند فرستاده است تا تو را به پیامبری برگزیند».[۱]

امام باقر(ع) در این رابطه می‌فرمایند: «نبی کسی است که به نبوت خود از طریق رؤیا آگاه شود، مانند رؤیای ابراهیم و رؤیای محمّد(ص) که مقدمات نبوت خود را قبل از وحی و در خوابی که جبرئیل با پیام رسالت از جانب خداوند بر آن‌ها نازل شد، دیدند.».[۲]

منظور از قبل از «وحی» در روایت، آن است که هنوز به محمّد(ص) رسالتی که مأمور به تبلیغ آن باشد، وحی نشده بود، یعنی در واقع، او با عالم بالا رابطه روحی دارد، ولی هنوز مأمور به تبلیغ نیست.

به هر حال، رؤیای صادق، راهی برای نزول وحی بر پیامبر است. علی(ع) در این زمینه می‌گوید: «رؤیا الانبیاء وحیٌ؛[۳]خواب پیامبران وحی است».

نزول وحی به وسیله جبرئیل

فرشته‌ای که بر پیامبر(ص) نازل می‌شد و وحی را به وی ابلاغ می‌کرد جبرئیل بود، جبرئیل کلام خدا را به گوش و قلب پیامبر(ص) انتقال می‌داد و پیامبر(ص) گاهی او را می‌دیدند و گاه هم او را نمی‌دیدند. چنان‌که می‌فرماید: ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأمِینُ، عَلَی قَلْبِکَ لِتَکُونَ مِنَ الْمُنْذِرِینَ.[۴]

در قرآن کریم، در آیات متعدّدی نسبت به نزول قرآن از طریق جبرئیل تصریح شده است.

وحی مستقیم و بدون واسطه

قسمتی از وحی به‌طور مستقیم و بدون وساطت فرشتگان انجام می‌گرفت، اصحاب پیامبر(ص) نقل کرده‌اند که: هنگام وحی، درد شدیدی به پیامبر(ص) دست می‌داد و حالتی (شبیه بیهوشی) بر وی عارض می‌شد، سر او به زیر می‌افتاد، رنگ صورتش تغییر می‌کرد و عرق از صورت او جاری می‌شد، حاضران در جلسه نیز تحت تأثیر این وضع قرار می‌گرفتند و بر اثر این منظره سرهای آنان نیز به زیر می‌افتاد، خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلا ثَقِیلا[۵] ما گفتار سنگینی را به تو القاء کردیم.

در کتاب توحید نوشته شیخ صدوق نقل شده است که از امام صادق(ع) پرسیدند: «آن حالت مدهوش شدن که به پیامبر(ص) به هنگام وحی دست می‌داد، چه بود؟ حضرت فرمودند: این در هنگامی بود که در میان او و خداوند هیچ‌کس واسطه نبود و خداوند مستقیماً بر او تجلی می‌کرد».[۶]

بنابراین پیامبر اسلام(ص) انواع گوناگون وحی را دارا بوده است و در بعضی موارد با وجود اینکه وحی به شکل مستقیم بر او نازل می‌شد، آن حالت فشار روحی برای ایشان ایجاد نمی‌شد.[۷]


مطالعه بیشتر

۱. درس‌هایی از علوم قرآن، دکتر حبیب الله طاهری، ج۱، ص۲۵۸–۲۵۱.

۲. پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، ج۷، ص۳۲۶.

۳. قرآن در اسلام، علامه طباطبایی، ص۸۵.


منابع

  1. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۸۴ و ۱۹۴.
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۱۷۶، بحارالانوار، ج۱۸، ص۲۶۶.
  3. طوسی، آمالی، ص۲۱۵، بحارالانوار، ج۱۱، ص۶۴.
  4. شعراء / ۱۹۴ – ۱۹۳.
  5. مزمل / ۵.
  6. طاهری، حبیب‌الله، درس‌هایی از علوم قرآن، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷، ج۱، ص۲۵۱–۲۵۸.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، قم، مطبوعاتی هدف، چاپ اول، ۱۳۷۱، ج۷، ص۳۲۶.