جهانی‌شدن: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{جا:ویرایش}} {{سوال}} فرايند جهاني شدن را شرح دهيد و آيا امري مثبت اس...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{سوال}}
{{سوال}}
فرايند جهاني شدن را شرح دهيد و آيا امري مثبت است يا منفي؟
فرایند جهانی شدن را شرح دهید و آیا امری مثبت است یا منفی؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


==محور اول: مفهوم جهاني شدن==
== محور اول: مفهوم جهانی شدن ==
جهاني شدن به مثابه يك واژه، عبارت، اصطلاح و يا حتي فكر و انديشه، از جمله مفاهيم و اصولي است كه امروزه در كمتر حوزه‌اي از حوزه‌هاي علمي سياسي، اقتصادي، فكري و فلسفي است كه مورد بحث و گفتگو و يا چالش و مناقشه نباشد. و با آنكه عمر آن چندان زياد نيست و هنوز سالهاي آغازين عمر واقعي خود را سپري مي‌‌كند از چنان وسعت و گسترشي برخوردار شده كه بسياري از تئوريهاي قديمي و با سابقه حوزه‌هاي علمي و فكري بشري را از رونق انداخته و بيش از همه آنها در عالم فكر و فرهنگ، مورد توجه و نظر واقع شده است.
جهانی شدن به مثابه یک واژه، عبارت، اصطلاح یا حتی فکر و اندیشه، از جمله مفاهیم و اصولی است که امروزه در کمتر حوزه‌ای از حوزه‌های علمی سیاسی، اقتصادی، فکری و فلسفی است که مورد بحث و گفتگو یا چالش و مناقشه نباشد؛ و با آنکه عمر آن چندان زیاد نیست و هنوز سالهای آغازین عمر واقعی خود را سپری می‌کند از چنان وسعت و گسترشی برخوردار شده که بسیاری از تئوریهای قدیمی و با سابقه حوزه‌های علمی و فکری بشری را از رونق انداخته و بیش از همه آنها در عالم فکر و فرهنگ، مورد توجه و نظر واقع شده است.


هنوز در تعريف جهاني شدن، ابهامات زيادي وجود دارد و تاكنون تعريف واحدي ارائه نشده است. اينك به پاره‌اي از تعاريف جهاني شدن و جهاني‌سازي ارائه مي‌شود.
هنوز در تعریف جهانی شدن، ابهامات زیادی وجود دارد و تاکنون تعریف واحدی ارائه نشده است. اینک به پاره‌ای از تعاریف جهانی شدن و جهانی‌سازی ارائه می‌شود.


۱. جهاني شدن يعني يكسان شدن و يا مشابه كردن دنيا، اين فرايند به طرق گوناگوني همچون توسعه ماهواره‌ها، گسترش رايانه‌ها، افزايش رسانه‌ها و به ويژه ازدياد شبكه‌هاي تلويزيوني صورت مي‌گيرد.<ref>باري اكسفورد، نظام جهاني‌، سياست و فرهنگ، ترجمه حميرا مشيرزاده، دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي، ‌۱۳۷۸،‌ ص۳۴.</ref>
۱. جهانی شدن یعنی یکسان شدن یا مشابه کردن دنیا، این فرایند به طرق گوناگونی همچون توسعه ماهواره‌ها، گسترش رایانه‌ها، افزایش رسانه‌ها و به ویژه ازدیاد شبکه‌های تلویزیونی صورت می‌گیرد.<ref>باری آکسفورد، نظام جهانی، سیاست و فرهنگ، ترجمه حمیرا مشیرزاده، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ۱۳۷۸، ص۳۴.</ref>


۲. جهاني شدن، پديده‌اي چند بعدي است از اين رو، اقتصاد، سياست و فرهنگ را در بر مي‌گيرد و با تحقق آن، مرزهاي ملي از بين مي‌روند و يا كم‌رنگ مي‌شوند. كشورها نقش گذشته خود را از دست مي‌دهند و به جاي قوانين داخلي،‌ قوانين بين‌المللي بر كشورها حاكم مي‌گردند.<ref>‌جان تامليسون، جهاني شدن و فرهنگ، ترجه محسن حكيمي، تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، ‌۱۳۸۱، ص۲۸.</ref>
۲. جهانی شدن، پدیده‌ای چند بعدی است از این رو، اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در بر می‌گیرد و با تحقق آن، مرزهای ملی از بین می‌روند یا کم‌رنگ می‌شوند. کشورها نقش گذشته خود را از دست می‌دهند و به جای قوانین داخلی، قوانین بین‌المللی بر کشورها حاکم می‌گردند.<ref>‌جان تاملیسون، جهانی شدن و فرهنگ، ترجه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۱، ص۲۸.</ref>


۳ . جهاني شدن يعني تلاش براي گسترش جهاني الگوهاي آمريكا.<ref>مانوئل كاستلز، عصر اطلاعات، ترجمه علي قليان و افشين خاكباز، تهران، چاپ اول، طرح نو، ۱۳۸۰، ص۱۳۰.</ref>
۳. جهانی شدن یعنی تلاش برای گسترش جهانی الگوهای آمریکا.<ref>مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات، ترجمه علی قلیان و افشین خاکباز، تهران، چاپ اول، طرح نو، ۱۳۸۰، ص۱۳۰.</ref>


۴ . جهاني شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است و راه و رسم‌هاي فرهنگي در ذات جهاني شدن. و منظور از اين مفهوم آن است كه جهاني شدن، شبكه‌اي به سرعت گسترش يابنده و هميشه متراكم شونده از پيوندها و وابستگي‌هاي متقابل است و وجه مشخصه زندگي اجتماعي مدرن به شمار مي‌رود.<ref>جان تاملينسون، همان، ص۱۴ ـ ۱۳.</ref>  
۴. جهانی شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است و راه و رسم‌های فرهنگی در ذات جهانی شدن؛ و منظور از این مفهوم آن است که جهانی شدن، شبکه‌ای به سرعت گسترش یابنده و همیشه متراکم شونده از پیوندها و وابستگی‌های متقابل است و وجه مشخصه زندگی اجتماعی مدرن به شمار می‌رود.<ref>جان تاملینسون، همان، ص۱۴–۱۳.</ref>


۵ . برخي از متفكران و تحليل‌گران جهان سوم بر اين اعتقادند كه دو روند وجود دارد، يكي جهاني شدن           (globalization) كه يك واقعيت است و ديگري جهاني‌سازي (globalism) كه يك نظريه است.<ref>جهاني شدن و دين،‌ به اهتمام محمدجواد صاحبي، تابستان، ناشر احياگران، ۱۳۸۲، ص۴۳۵.</ref> واژه جهاني شدن براي نخستين بار در اوايل دهه شصت ميلادي وارد ادبيات روابط بين‌الملل شد و از همان آغاز، همگان به دشواري فهم اين پديده پيچيده اعتراف كردند.<ref>رضا ثاني، زير موج جهاني شدن، مؤسسه فرهنگي دانش و انديشه معاصر، چاپ دوم، ۱۳۸۲، ص۱۶.</ref>
۵. برخی از متفکران و تحلیل‌گران جهان سوم بر این اعتقادند که دو روند وجود دارد، یکی جهانی شدن (globalization) که یک واقعیت است و دیگری جهانی‌سازی (globalism) که یک نظریه است.<ref>جهانی شدن و دین، به اهتمام محمدجواد صاحبی، تابستان، ناشر احیاگران، ۱۳۸۲، ص۴۳۵.</ref> واژه جهانی شدن برای نخستین بار در اوایل دهه شصت میلادی وارد ادبیات روابط بین‌الملل شد و از همان آغاز، همگان به دشواری فهم این پدیده پیچیده اعتراف کردند.<ref>رضا ثانی، زیر موج جهانی شدن، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم، ۱۳۸۲، ص۱۶.</ref>


==محور دوم: فرايند جهاني‌شدن==
== محور دوم: فرایند جهانی‌شدن ==
با توجه به تعاریفی که در محور اول درباب جهانی شدن نقل شد روشن گردید میان جهانی‌سازی که یک نظریه و جهانی‌شدن که یک فرایند است تفاوت وجود دارد و جهانی‌سازی رویکرد و نظریه‌ای است که جهانی‌شدن را تسهیل می‌کند از اینرو فرایند جهانی‌سازی، فرایند جهانی‌شدن هم خواهد بود جهانی‌شدن روند طبیعی است که در جامعه جهانی اتفاق می‌افتد، اکنون باید دید این روند در چه مراحل و فرایندی اتفاق می‌افتد:


با توجه به تعاريفي كه در محور اول درباب جهاني شدن نقل شد روشن گرديد ميان جهاني‌سازي كه يك نظريه و جهاني‌شدن كه يك فرايند است تفاوت وجود دارد و جهاني‌سازي رويكرد و نظريه‌اي است كه جهاني‌شدن را تسهيل مي‌كند از اينرو فرايند جهاني‌سازي، فرايند جهاني‌شدن هم خواهد بود جهاني‌شدن روند طبيعي است كه در جامعه جهاني اتفاق مي‌افتد،‌اكنون بايد ديد اين روند در چه مراحل و فرايندي اتفاق مي‌افتد:
آنتونی ماکفرو در کتاب تأخیر بررسی‌های جهانی، معتقد است چهار روند اساسی برای جهانی‌سازی وجود دارد:


آنتوني ماكفرو در كتاب تأخير بررسي‌هاي جهاني،معتقد است چهار روند اساسي براي جهاني‌سازي وجود دارد:
۱. رقابت میان قدرت‌های بزرگ ۲. نوآوری‌های تکنولوژیک ۳. جهانی‌سازی تولید و مبادله ۴. تجدد و نوگرایی<ref>علی عادل عبدالحمید، جهانی شدن و آثار آن بر کشورهای جهان سوم، ترجمه سید اصغر قریشی، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش ۱۱ و ۱۲، ۱۳۷۹، ص۱۵۲–۱۵۳.</ref>


۱ . رقابت ميان قدرت‌هاي بزرگ ۲ . نوآوري‌هاي تكنولوژيك ۳ . جهاني‌سازي توليد و مبادله ۴ . تجدد و نوگرايي<ref>علي عادل عبدالحميد، جهاني شدن و آثار آن بر كشورهاي جهان سوم، ترجمه سيد اصغر قريشي، اطلاعات سياسي ـ اقتصادي، ش ۱۱ و ۱۲، ۱۳۷۹، ص۱۵۲ ـ ۱۵۳.</ref>
از اینرو جهانی‌سازی و جهانی‌شدن در فرایند سخت‌افزاری (تکنولوژیک) و نرم‌افزاری (تجدد و نوگرایی) در ابعاد اقتصادی (جهانی‌سازی و مبادله) و سیاسی (سلطه جهانی) پیش می‌رود و شکل می‌گیرد.


از اينرو جهاني‌سازي و جهاني‌شدن در فرايند سخت‌افزاري (تكنولوژيك) و نرم‌افزاري (تجدد و نوگرايي) در ابعاد اقتصادي (جهاني‌سازي و مبادله) و سياسي (سلطه جهاني) پيش مي‌رود و شكل مي‌گيرد.
== محور سوم: جهانی سازی، پدیده‌ای مثبت یا منفی ==
تبیین مفهومی و فرایندی جهانی شدن و جهانی‌سازی اندکی وضعیت ارزشی آن را روشن کرده اینک به تبیین اجمالی و مختصر پیامدها و جایگاه ارزشی جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی می‌پردازیم.


==محور سوم: جهاني سازي، پديده‌اي مثبت يا منفي==
۱. روژه‌گارودی می‌گوید: جهانی‌سازی نظامی است که قدرتمندان را با ادعای روابط آزاد و آزادی بازار قادر می‌سازد تا اصنافی از دیکتاتوری‌های ضدانسانی را به مستضعفان تحمیل نمایند.<ref>. معرفت، ش ۷۹، ۱۳۸۳، ص۱۱۲.</ref>


تبيين مفهومي و فرايندي جهاني شدن و جهاني‌سازي اندكي وضعيت ارزشي آن را روشن كرده اينك به تبيين اجمالي و مختصر پيامدها و جايگاه ارزشي جهاني‌شدن يا جهاني‌سازي مي‌پردازيم.
۲. لرژ لاتوش درباره جهانی‌شدن می‌نویسد: دخالت در امور داخلی دولت‌های جهان سوم و کنار گذاشتن ممانعت هر گونه قانونی که مانع تجارت آزاد از سوی شرکت‌های چند ملیتی است، بدون آنکه ثبات اجتماعی و حاکمیت این دولت‌ها را در نظر بگیرد.<ref>لرژ لاتوش، غربی‌سازی جهان، ترجمه امیر رضایی، قصیده، تهران، ۱۳۷۹، ص۱۱۰.</ref>


۱ . روژه‌گارودي مي‌گويد: جهاني‌سازي نظامي است كه قدرتمندان را با ادعاي روابط آزاد و آزادي بازار قادر مي‌سازد تا اصنافي از ديكتاتوري‌هاي ضد‌انساني را به مستضعفان تحميل نمايند.<ref>. معرفت، ش ۷۹، ۱۳۸۳، ص۱۱۲.</ref>
۳. جان تاملینسون می‌گوید: نظریه امپریالیسم فرهنگی یکی از نخستین نظریه‌ها درباره جهانی‌شدن فرهنگی است. امپریالیسم یعنی سروری فراینده فرهنگ‌های محوری خاص، اشاعه ارزش‌های آمریکایی و کالاها و شیوه زندگی مصرفی<ref>جان تاملینسون، همان، ص۱۱۴.</ref> تاملینسون می‌نویسد: یکی از پیگیرترین و قوی‌ترین مبلغان این دیدگاه هربرت شیلر مارکسیست آمریکایی و نظریه‌پرداز رسانه، بوده است شیلر بر این نکته تأکید کرد که نظام جهانی سرمایه‌داری از طریق عوامل اصلیش یعنی شرکت‌های فراملی، همیشه در حال الحاق تمام جوامع به دایره نفوذ خویش است.<ref>همان، ص۱۱۶.</ref>


۲ . لرژ لاتوش درباره جهاني‌شدن مي‌نويسد: دخالت در امور داخلي دولت‌هاي جهان سوم و كنار گذاشتن ممانعت هر گونه قانوني كه مانع تجارت آزاد از سوي شركت‌هاي چند مليتي است، بدون آنكه ثبات اجتماعي و حاكميت اين دولت‌ها را در نظر بگيرد.<ref>لرژ لاتوش، غربي‌سازي جهان، ترجمه امير رضايي، قصيده، تهران، ۱۳۷۹، ص۱۱۰.</ref>
از دیدگاه شیلر جهانی شدن و جهانی سازی چیزی جز غربی‌شدن و غرب‌گرایی نیست. شیلر در این باره می‌نویسد: من غرب را نوعی ماشین عظیم می‌دانم که اکنون بی‌هویت و بی‌سرزمین شده است و ریشه‌اش از خاک تاریخی و جغرافیایی‌اش برکنده شده است. من آن را یک ماشین می‌دانم، بی‌عاطفه، بی‌روح و امروز بی‌صاحب که بشر را به خدمت درآورده است.<ref>. همان، ص۱۲۹–۱۲۶.</ref>


۳ . جان تاملينسون مي‌گويد: نظريه امپرياليسم فرهنگي يكي از نخستين نظريه‌ها درباره جهاني‌شدن فرهنگي است. امپرياليسم يعني سروري فراينده فرهنگ‌هاي محوري خاص، اشاعه ارزش‌هاي آمريكايي و كالاها و شيوه زندگي مصرفي<ref>جان تاملينسون، همان، ص۱۱۴.</ref> تاملينسون مي‌نويسد: يكي از پيگيرترين و قوي‌ترين مبلغان اين ديدگاه هربرت شيلر ماركسيست آمريكايي و نظريه‌پرداز رسانه‌، بوده است شيلر بر اين نكته تأكيد كرد كه نظام جهاني سرمايه‌داري از طريق عوامل اصليش يعني شركت‌هاي فراملي، هميشه در حال الحاق تمام جوامع به دايره نفوذ خويش است.<ref>همان، ص۱۱۶.</ref>
بهرحال هر چند تکنولوژی مایه تسهیل ارتباطات و رشد آگاهی و سرعت در انتقال اطلاعات شده است ولی از آنرو که ماشین و مبانی آن نظام سرمایه‌داری و لیبرالی غرب است همانگونه که شیلر و سایر متفکران منتقد غرب اشاره کردند هم‌اکنون جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی به گسترش ارزشهای ضد اخلاقی و غیر عقلانی غرب و نفوذ قدرت‌های سیاسی و اقتصادی غرب در سلطه بر منافع و قلمرو جهان سوم تبدیل شده است؛ و از اینرو نمی‌توان چشم‌انداز روند جهانی‌سازی و جهانی‌شدن را زیبا پنداشت.
 
از ديدگاه شيلر جهاني شدن و جهاني سازي چيزي جز غربي‌شدن و غرب‌گرايي نيست. شيلر در اين باره مي‌نويسد: من غرب را نوعي ماشين عظيم مي‌دانم كه اكنون بي‌هويت و بي‌سرزمين شده است و ريشه‌اش از خاك تاريخي و جغرافيايي‌اش بركنده شده است. من آن را يك ماشين مي‌دانم، بي‌عاطفه، بي‌روح و امروز بي‌صاحب كه بشر را به خدمت در آورده است.<ref>. همان، ص۱۲۹ ـ ۱۲۶.</ref>
 
بهرحال هر چند تكنولوژي مايه تسهيل ارتباطات و رشد آگاهي و سرعت در انتقال اطلاعات شده است ولي از آنرو كه ماشين و مباني آن نظام سرمايه‌داري و ليبرالي غرب است همانگونه كه شيلر و ساير متفكران منتقد غرب اشاره كردند هم‌‌اكنون جهاني‌شدن يا جهاني‌سازي به گسترش ارزشهاي ضد اخلاقي و غير عقلاني غرب و نفوذ قدرت‌هاي سياسي و اقتصادي غرب در سلطه بر منافع و قلمرو جهان سوم تبديل شده است. و از اينرو نمي‌توان چشم‌انداز روند جهاني‌سازي و جهاني‌شدن را زيبا پنداشت.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر ==
۱. بيات، عبدالرسول، فرهنگ واژه ها، قم، انتشارات فرهنگ و انديشه ديني، چاپ اول، ۱۳۸۱.
۲. نقيب السادات، سيد رضا، جهاني سازي، انتشارات کتاب صبح.


۳. پيترمارتين، هانس، و شومن، هارلاد، دام جهاني شدن، ترجمه حميد رضا شهميرزايي، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه.  
== مطالعه بیشتر ==
۱. بیات، عبدالرسول، فرهنگ واژه‌ها، قم، انتشارات فرهنگ و اندیشه دینی، چاپ اول، ۱۳۸۱.


۴. مجلّه کتاب نقد، شماره¬ي ۲۴ و ۲۵، پائيز و زمستان ۱۳۸۱.
# نقیب السادات، سید رضا، جهانی سازی، انتشارات کتاب صبح.
# پیترمارتین، هانس، و شومن، هارلاد، دام جهانی شدن، ترجمه حمید رضا شهمیرزایی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
۴. مجلّه کتاب نقد، شمارهٔ ۲۴ و ۲۵، پائیز و زمستان ۱۳۸۱.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
  | شاخه اصلی = دین‌پژوهی
|شاخه فرعی۱ = سایر مباحث دین‌پژوهی
|شاخه فرعی۱ = سایر مباحث دین‌پژوهی
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۴

سؤال

فرایند جهانی شدن را شرح دهید و آیا امری مثبت است یا منفی؟


محور اول: مفهوم جهانی شدن

جهانی شدن به مثابه یک واژه، عبارت، اصطلاح یا حتی فکر و اندیشه، از جمله مفاهیم و اصولی است که امروزه در کمتر حوزه‌ای از حوزه‌های علمی سیاسی، اقتصادی، فکری و فلسفی است که مورد بحث و گفتگو یا چالش و مناقشه نباشد؛ و با آنکه عمر آن چندان زیاد نیست و هنوز سالهای آغازین عمر واقعی خود را سپری می‌کند از چنان وسعت و گسترشی برخوردار شده که بسیاری از تئوریهای قدیمی و با سابقه حوزه‌های علمی و فکری بشری را از رونق انداخته و بیش از همه آنها در عالم فکر و فرهنگ، مورد توجه و نظر واقع شده است.

هنوز در تعریف جهانی شدن، ابهامات زیادی وجود دارد و تاکنون تعریف واحدی ارائه نشده است. اینک به پاره‌ای از تعاریف جهانی شدن و جهانی‌سازی ارائه می‌شود.

۱. جهانی شدن یعنی یکسان شدن یا مشابه کردن دنیا، این فرایند به طرق گوناگونی همچون توسعه ماهواره‌ها، گسترش رایانه‌ها، افزایش رسانه‌ها و به ویژه ازدیاد شبکه‌های تلویزیونی صورت می‌گیرد.[۱]

۲. جهانی شدن، پدیده‌ای چند بعدی است از این رو، اقتصاد، سیاست و فرهنگ را در بر می‌گیرد و با تحقق آن، مرزهای ملی از بین می‌روند یا کم‌رنگ می‌شوند. کشورها نقش گذشته خود را از دست می‌دهند و به جای قوانین داخلی، قوانین بین‌المللی بر کشورها حاکم می‌گردند.[۲]

۳. جهانی شدن یعنی تلاش برای گسترش جهانی الگوهای آمریکا.[۳]

۴. جهانی شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است و راه و رسم‌های فرهنگی در ذات جهانی شدن؛ و منظور از این مفهوم آن است که جهانی شدن، شبکه‌ای به سرعت گسترش یابنده و همیشه متراکم شونده از پیوندها و وابستگی‌های متقابل است و وجه مشخصه زندگی اجتماعی مدرن به شمار می‌رود.[۴]

۵. برخی از متفکران و تحلیل‌گران جهان سوم بر این اعتقادند که دو روند وجود دارد، یکی جهانی شدن (globalization) که یک واقعیت است و دیگری جهانی‌سازی (globalism) که یک نظریه است.[۵] واژه جهانی شدن برای نخستین بار در اوایل دهه شصت میلادی وارد ادبیات روابط بین‌الملل شد و از همان آغاز، همگان به دشواری فهم این پدیده پیچیده اعتراف کردند.[۶]

محور دوم: فرایند جهانی‌شدن

با توجه به تعاریفی که در محور اول درباب جهانی شدن نقل شد روشن گردید میان جهانی‌سازی که یک نظریه و جهانی‌شدن که یک فرایند است تفاوت وجود دارد و جهانی‌سازی رویکرد و نظریه‌ای است که جهانی‌شدن را تسهیل می‌کند از اینرو فرایند جهانی‌سازی، فرایند جهانی‌شدن هم خواهد بود جهانی‌شدن روند طبیعی است که در جامعه جهانی اتفاق می‌افتد، اکنون باید دید این روند در چه مراحل و فرایندی اتفاق می‌افتد:

آنتونی ماکفرو در کتاب تأخیر بررسی‌های جهانی، معتقد است چهار روند اساسی برای جهانی‌سازی وجود دارد:

۱. رقابت میان قدرت‌های بزرگ ۲. نوآوری‌های تکنولوژیک ۳. جهانی‌سازی تولید و مبادله ۴. تجدد و نوگرایی[۷]

از اینرو جهانی‌سازی و جهانی‌شدن در فرایند سخت‌افزاری (تکنولوژیک) و نرم‌افزاری (تجدد و نوگرایی) در ابعاد اقتصادی (جهانی‌سازی و مبادله) و سیاسی (سلطه جهانی) پیش می‌رود و شکل می‌گیرد.

محور سوم: جهانی سازی، پدیده‌ای مثبت یا منفی

تبیین مفهومی و فرایندی جهانی شدن و جهانی‌سازی اندکی وضعیت ارزشی آن را روشن کرده اینک به تبیین اجمالی و مختصر پیامدها و جایگاه ارزشی جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی می‌پردازیم.

۱. روژه‌گارودی می‌گوید: جهانی‌سازی نظامی است که قدرتمندان را با ادعای روابط آزاد و آزادی بازار قادر می‌سازد تا اصنافی از دیکتاتوری‌های ضدانسانی را به مستضعفان تحمیل نمایند.[۸]

۲. لرژ لاتوش درباره جهانی‌شدن می‌نویسد: دخالت در امور داخلی دولت‌های جهان سوم و کنار گذاشتن ممانعت هر گونه قانونی که مانع تجارت آزاد از سوی شرکت‌های چند ملیتی است، بدون آنکه ثبات اجتماعی و حاکمیت این دولت‌ها را در نظر بگیرد.[۹]

۳. جان تاملینسون می‌گوید: نظریه امپریالیسم فرهنگی یکی از نخستین نظریه‌ها درباره جهانی‌شدن فرهنگی است. امپریالیسم یعنی سروری فراینده فرهنگ‌های محوری خاص، اشاعه ارزش‌های آمریکایی و کالاها و شیوه زندگی مصرفی[۱۰] تاملینسون می‌نویسد: یکی از پیگیرترین و قوی‌ترین مبلغان این دیدگاه هربرت شیلر مارکسیست آمریکایی و نظریه‌پرداز رسانه، بوده است شیلر بر این نکته تأکید کرد که نظام جهانی سرمایه‌داری از طریق عوامل اصلیش یعنی شرکت‌های فراملی، همیشه در حال الحاق تمام جوامع به دایره نفوذ خویش است.[۱۱]

از دیدگاه شیلر جهانی شدن و جهانی سازی چیزی جز غربی‌شدن و غرب‌گرایی نیست. شیلر در این باره می‌نویسد: من غرب را نوعی ماشین عظیم می‌دانم که اکنون بی‌هویت و بی‌سرزمین شده است و ریشه‌اش از خاک تاریخی و جغرافیایی‌اش برکنده شده است. من آن را یک ماشین می‌دانم، بی‌عاطفه، بی‌روح و امروز بی‌صاحب که بشر را به خدمت درآورده است.[۱۲]

بهرحال هر چند تکنولوژی مایه تسهیل ارتباطات و رشد آگاهی و سرعت در انتقال اطلاعات شده است ولی از آنرو که ماشین و مبانی آن نظام سرمایه‌داری و لیبرالی غرب است همانگونه که شیلر و سایر متفکران منتقد غرب اشاره کردند هم‌اکنون جهانی‌شدن یا جهانی‌سازی به گسترش ارزشهای ضد اخلاقی و غیر عقلانی غرب و نفوذ قدرت‌های سیاسی و اقتصادی غرب در سلطه بر منافع و قلمرو جهان سوم تبدیل شده است؛ و از اینرو نمی‌توان چشم‌انداز روند جهانی‌سازی و جهانی‌شدن را زیبا پنداشت.


مطالعه بیشتر

۱. بیات، عبدالرسول، فرهنگ واژه‌ها، قم، انتشارات فرهنگ و اندیشه دینی، چاپ اول، ۱۳۸۱.

  1. نقیب السادات، سید رضا، جهانی سازی، انتشارات کتاب صبح.
  2. پیترمارتین، هانس، و شومن، هارلاد، دام جهانی شدن، ترجمه حمید رضا شهمیرزایی، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.

۴. مجلّه کتاب نقد، شمارهٔ ۲۴ و ۲۵، پائیز و زمستان ۱۳۸۱.


منابع

  1. باری آکسفورد، نظام جهانی، سیاست و فرهنگ، ترجمه حمیرا مشیرزاده، دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ۱۳۷۸، ص۳۴.
  2. ‌جان تاملیسون، جهانی شدن و فرهنگ، ترجه محسن حکیمی، تهران، دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۸۱، ص۲۸.
  3. مانوئل کاستلز، عصر اطلاعات، ترجمه علی قلیان و افشین خاکباز، تهران، چاپ اول، طرح نو، ۱۳۸۰، ص۱۳۰.
  4. جان تاملینسون، همان، ص۱۴–۱۳.
  5. جهانی شدن و دین، به اهتمام محمدجواد صاحبی، تابستان، ناشر احیاگران، ۱۳۸۲، ص۴۳۵.
  6. رضا ثانی، زیر موج جهانی شدن، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ دوم، ۱۳۸۲، ص۱۶.
  7. علی عادل عبدالحمید، جهانی شدن و آثار آن بر کشورهای جهان سوم، ترجمه سید اصغر قریشی، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، ش ۱۱ و ۱۲، ۱۳۷۹، ص۱۵۲–۱۵۳.
  8. . معرفت، ش ۷۹، ۱۳۸۳، ص۱۱۲.
  9. لرژ لاتوش، غربی‌سازی جهان، ترجمه امیر رضایی، قصیده، تهران، ۱۳۷۹، ص۱۱۰.
  10. جان تاملینسون، همان، ص۱۱۴.
  11. همان، ص۱۱۶.
  12. . همان، ص۱۲۹–۱۲۶.