شورای شش نفره: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{پایان سوال}} چه شرايطي را خليفه دوم براي شوراي شش نفره جهت انتخاب...» ایجاد کرد) |
جز (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | |||
چه شرایطی را خلیفه دوم برای شورای شش نفره جهت انتخاب خلیفه تعیین کرده بود؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | |||
بعد از خلافت کوتاه مدت ابوبکر، وی عمر را به جانشینی خود برگزید و عمر نیز برای انتخاب جانشین راه دیگری انتخاب کرد. او انتخاب خلیفه را به شورای شش نفره ای واگذار نمود که مرکب بود از امیرمومنان علی علیه السلام، عثمان، طلحه، زبیر، سعدوقاص و عبدالرحمن بن عوف. | |||
{{ | |||
بعد از خلافت | |||
جلسه شورا سه روز پس از مرگ عمر | جلسه شورا سه روز پس از مرگ عمر تشکیل یافت و بنابر اظهار یعقوبی در ذیحجه سال ۲۳ هجری بوده است؛ گفتنی است عمر پسرش عبدالله و سعیدبن زید را از عضویت در شورا منع نمود؛ او درباره عبدالله عدم لیاقت و درباره سعیدبن زید گفته است که به خاطر قرابتی که با او داشتم وی را وارد شورا نکردم. در هر صورت این نوع انتخاب خلیفه که عمر مبتکر آن بود و به انتخاب عثمان منجر شد، بیسابقه بود و شرایطی هم که برای انتخاب یکی از آن شش نفر گذاشت نیز منحصر به فرد بود و از هیچ اسلوب و روش پایداری اخذ نشده بود. بلکه اعمال نظری بود که منجر میشد که در آن از شخصی حمایت شده و از شخصی حقی سلب شود. زیرا اگر عمر از این اظهار نظر دوری مینمود شاید تعیین خلافت مسیر دیگری را میپیمود و بسیاری از کارهای ناروا به نام دین انجام نمیگرفت، اما عمر بعد از تعیین اعضاء برای شورای خلافت، ابوطلحه بن زید بن سهل انصاری را بر این کار گماشت و گفت اگر چهار نفر توافق کردند و دو نفر مخالف شدند آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر مخالفت نمودند سه نفری را که عبدالرحمن در میان ایشان نیست گردن بزن و اگر سه روز گذشت و بر کسی توافق حاصل نکردند همه ایشان را گردن بزن، این شرایطی بود که عمر برای انتخاب خلیفه در نظر گرفته بود که نوعی جانبداری از آن احساس میشد. حال علت این نوع برنامهریزی چه بود و چرا سه نفری که عبدالرحمن در آن نباشد باید گردن زده شود؟ و چرا دو نفر کشته شود؟ و … پرسشهایی است که بایستی عده ای پاسخ دهند. | ||
در جلسه انتخاب | در جلسه انتخاب خلیفه، عبدالرحمن به علی علیه السلام گفت: اگر با تو بیعت کنم قبول میکنی که به کتاب خدا و سنت پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و سیرت ابوبکر و عمر رفتار کنی؟ | ||
مسلماً | مسلماً علی علیه السلام شرط آخر را قبول نمیکرد، زیرا در مدت دوازده سال در سنت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم دگرگونیهایی دیده بود که با همه آنها مخالف بود؛ لذا به عبدالرحمن گفت: من باکتاب خدا و سنت پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم رفتار خواهم کرد. | ||
اما عثمان از فرصت | اما عثمان از فرصت پیش آمده فوراً به سود خود بهره جست و شرایط وی را قبول کرد با این که از اول چندان قصدی نداشت که به شیخین اقتدا کند فقط برای به چنگ آوردن حکومت از شرایطی که عبدالرحمن اعلام کرده بود، استقبال نمود و پذیرفت لذا بیعت به سوی او متوجه و خلافت به چنگش درآمد و اعضای شورا به خلافت وی گردن نهادند. | ||
{{پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{ | {{مطالعه بیشتر}} | ||
۱ـ | == معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر == | ||
۱ـ مبانی اعتقادات در اسلام، آقای موسوی لاری. | |||
۲ـ معالم | ۲ـ معالم المدرستین، سید مرتضی عسگری. | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی = | ||
|شاخه فرعی۱ = | |شاخه فرعی۱ = | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ = | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۱۶ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۱
چه شرایطی را خلیفه دوم برای شورای شش نفره جهت انتخاب خلیفه تعیین کرده بود؟
بعد از خلافت کوتاه مدت ابوبکر، وی عمر را به جانشینی خود برگزید و عمر نیز برای انتخاب جانشین راه دیگری انتخاب کرد. او انتخاب خلیفه را به شورای شش نفره ای واگذار نمود که مرکب بود از امیرمومنان علی علیه السلام، عثمان، طلحه، زبیر، سعدوقاص و عبدالرحمن بن عوف.
جلسه شورا سه روز پس از مرگ عمر تشکیل یافت و بنابر اظهار یعقوبی در ذیحجه سال ۲۳ هجری بوده است؛ گفتنی است عمر پسرش عبدالله و سعیدبن زید را از عضویت در شورا منع نمود؛ او درباره عبدالله عدم لیاقت و درباره سعیدبن زید گفته است که به خاطر قرابتی که با او داشتم وی را وارد شورا نکردم. در هر صورت این نوع انتخاب خلیفه که عمر مبتکر آن بود و به انتخاب عثمان منجر شد، بیسابقه بود و شرایطی هم که برای انتخاب یکی از آن شش نفر گذاشت نیز منحصر به فرد بود و از هیچ اسلوب و روش پایداری اخذ نشده بود. بلکه اعمال نظری بود که منجر میشد که در آن از شخصی حمایت شده و از شخصی حقی سلب شود. زیرا اگر عمر از این اظهار نظر دوری مینمود شاید تعیین خلافت مسیر دیگری را میپیمود و بسیاری از کارهای ناروا به نام دین انجام نمیگرفت، اما عمر بعد از تعیین اعضاء برای شورای خلافت، ابوطلحه بن زید بن سهل انصاری را بر این کار گماشت و گفت اگر چهار نفر توافق کردند و دو نفر مخالف شدند آن دو نفر را گردن بزن و اگر سه نفر توافق کردند و سه نفر مخالفت نمودند سه نفری را که عبدالرحمن در میان ایشان نیست گردن بزن و اگر سه روز گذشت و بر کسی توافق حاصل نکردند همه ایشان را گردن بزن، این شرایطی بود که عمر برای انتخاب خلیفه در نظر گرفته بود که نوعی جانبداری از آن احساس میشد. حال علت این نوع برنامهریزی چه بود و چرا سه نفری که عبدالرحمن در آن نباشد باید گردن زده شود؟ و چرا دو نفر کشته شود؟ و … پرسشهایی است که بایستی عده ای پاسخ دهند.
در جلسه انتخاب خلیفه، عبدالرحمن به علی علیه السلام گفت: اگر با تو بیعت کنم قبول میکنی که به کتاب خدا و سنت پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم و سیرت ابوبکر و عمر رفتار کنی؟
مسلماً علی علیه السلام شرط آخر را قبول نمیکرد، زیرا در مدت دوازده سال در سنت پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم دگرگونیهایی دیده بود که با همه آنها مخالف بود؛ لذا به عبدالرحمن گفت: من باکتاب خدا و سنت پیغمبرصلی الله علیه و آله و سلم رفتار خواهم کرد.
اما عثمان از فرصت پیش آمده فوراً به سود خود بهره جست و شرایط وی را قبول کرد با این که از اول چندان قصدی نداشت که به شیخین اقتدا کند فقط برای به چنگ آوردن حکومت از شرایطی که عبدالرحمن اعلام کرده بود، استقبال نمود و پذیرفت لذا بیعت به سوی او متوجه و خلافت به چنگش درآمد و اعضای شورا به خلافت وی گردن نهادند.
معرفی منابع، جهت مطالعه بیشتر
۱ـ مبانی اعتقادات در اسلام، آقای موسوی لاری.
۲ـ معالم المدرستین، سید مرتضی عسگری.