تفاوت عدل و فضل خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
آیا عدل خداوند ناشی از فضل اوست یا این دو با هم متفاوتند؟
آیا عدل خداوند ناشی از فضل اوست یا این دو با هم متفاوتند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}فضل خداوند، گاه مربوط به گروه خاصی از انسان‌ها است اما صفت عدل، صفتی است که برای همه افراد یکسان اجرا خواهد شد. واژه عدل و عدالت به معنای قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود است. فضل خدا به معنای اعطا براساس لطف و نه شایستگی بندگان است.
نتیجه: با ذکر این توضیحات این نتیجه برای پاسخ به سئوال حاصل می‌شود که دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. هم چنین از بیانات سابق معلوم شد هیچ‌کدام از این صفات از دیگری ناشی نمی‌شود نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل زیرا همان‌طور که گفته شد خداوند با هر یک از این صفات نسبت به بندگان به گونه ای متفاوت برخورد خواهد نمود.
 
دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه‌ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. صفت عدل، صفتی است که برای همه یکسان است؛ زیرا خداوند ذره‌ای به بندگان ظلم نمی‌کند و هیچ‌کس خصوصاً در حسابرسی اعمال، از زیر سلطه عدل خداوند در روز قیامت بیرون نخواهد بود.


==معنای عدالت==
==معنای عدالت==

نسخهٔ ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۰۴

سؤال

آیا عدل خداوند ناشی از فضل اوست یا این دو با هم متفاوتند؟

فضل خداوند، گاه مربوط به گروه خاصی از انسان‌ها است اما صفت عدل، صفتی است که برای همه افراد یکسان اجرا خواهد شد. واژه عدل و عدالت به معنای قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود است. فضل خدا به معنای اعطا براساس لطف و نه شایستگی بندگان است.

دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه‌ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. صفت عدل، صفتی است که برای همه یکسان است؛ زیرا خداوند ذره‌ای به بندگان ظلم نمی‌کند و هیچ‌کس خصوصاً در حسابرسی اعمال، از زیر سلطه عدل خداوند در روز قیامت بیرون نخواهد بود.

معنای عدالت

واژه عدل و عدالت دارای معانی مختلفی است که معروف‌ترین و جامع‌ترین آن قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود است. این تعریف را می‌توان در کلام امام علی(ع) نیز یافت: «الْعَدْلُ يَضَعُ الْأُمُور مَوَاضِعَهَا؛ عدل این است که امور را در جاى خود قرار می‌دهد».[۱]

براساس این معنای عدالت، در جهان تکوین و تشریع، اصل عدالت این اقتضاء را دارد که هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. عدالت الهی نیز چنین معنا می‌شود که خداوند با هر موجودی آن چنان‌که شایسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعی که در خور آن باشد، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.[۲]

معنای فضل

فضل به معنی برتری، مزیت و زیادی است. فضل خدا، اعطای خداوند، براساس کَرَم است و نه آنچه شایستگی بندگان است.[۳] خواجه طوسی گفته است: ثواب از فضل خداوند و عقاب از عدل او است.[۴] بهشت استحقاق کسی نیست بلکه خداوند آن را بر حسب فضل خود عطا می‌کند.

فضل خدا بر دو مرتبه است:

  • در مرتبه اول فضل خداوند همگانی و عام است. این فضل شامل همه انسان‌ها و حتی موجودات می‌شود: مورد مرتبه اول می‌فرماید: ﴿همانا خداوند نسبت به مردم تفضل دارد.(بقره:۲۴۳) در مورد کلی‌تر باز می‌فرماید: ﴿وَلَکنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ؛ خداوند نسبت به همه عالم صاحب فضل است(بقره:۲۵۱).
  • در مرتبه دوم، فضل خداوند تنها به مؤمنان اختصاص دارد: ﴿وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ؛ خداوند نسبت به مؤمنین صاحب فضل است(آل‌عمران:۱۵۲).

تفاوت‌ها

خداوند هم دارای فضل است و هم صاحب عدل. فضل گاه مربوط به گروه خاصی از انسان‌ها می‌شود. خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿ذَلِک فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء؛ آن فضل خداست که به هر کسی بخواهد عطا می‌کند(مائده:۵۴).[۵] اما صفت عدل، صفتی است که برای همه افراد یکسان اجرا خواهد شد؛ زیرا خداوند ذره‌ای به بندگان ظلم نمی‌کند و هیچ‌کس خصوصاً در حسابرسی اعمال، از زیر سلطه عدل خداوند در روز قیامت بیرون نخواهد بود.

دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه‌ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. همچنین هیچ‌کدام از این صفات از دیگری ناشی نمی‌شود نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل.


مطالعه بیشتر

۱ـ معارف اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۱۱۷، دفتر نشرمعارف ۱۳۸۰.

۲ـ عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۸۹، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، ۱۳۸۱ش، مبحث عدل الهی.

منابع

  1. نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.
  2. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، کتابفروشی طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.
  3. سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۴۲۰.
  4. طوسی، خواجه نصیر الدین، آغاز و انجام، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش، ص۷۲.
  5. مائده / ۵۴.