تفاوت عدل و فضل خداوند: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آيا عدل خداوند ناشي از فضل اوست يا اين دو با هم متفاوتند؟
آیا عدل خداوند ناشی از فضل اوست یا این دو با هم متفاوتند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
براي اينکه بدانيم آيا عدل خداوند از فضل اوست، لازم است تعريفي از هر يک از عدل و فضل الهي داشته باشيم. واژه عدل در معاني مختلفي به کار مي رود برخي از معاني مهم عدل عبارتند از: رعايت تساوي و اجتناب از تبعيض، رعايت حقوق ديگران، قرار گرفتن افراد و اشياء در جايگاه شايسته خود اين معناي اخير از عدل در معناي جامع تري به کار مي رود اين تعريف را مي توان در کلامي از امام علي(ع) يافت آنجا که فرمود:
برای اینکه بدانیم آیا عدل خداوند از فضل اوست، لازم است تعریفی از هر یک از عدل و فضل الهی داشته باشیم. واژه عدل در معانی مختلفی به کار می‌رود برخی از معانی مهم عدل عبارتند از: رعایت تساوی و اجتناب از تبعیض، رعایت حقوق دیگران، قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود این معنای اخیر از عدل در معنای جامع تری به کار می‌رود این تعریف را می‌توان در کلامی از امام علی(ع) یافت آنجا که فرمود:


«العدل يضع الامور مواضعها».}}<ref>نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.</ref> عدالت هر چيزي را در جايگاه مناسب آن قرار مي دهد معناي اين سخن آن است که در جهان تکوين و تشريع، هر چيزي موقعيت و جايگاه مناسب و در خور خود را دارد و عدل آن است که اين تناسب رعايت گردد و هر چيزي در جاي مناسب خود قرار گيرد. اين معنا جامع ترين معاني عدل است و معاني پيشين را هم در بر مي گيرد. بنا بر آنچه گذشت، معناي اجمالي عدالت الهي آن است که خداوند با هر موجودي آن چنان که شايسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعي که در خور آن باشد، بنشاند و چيزي را که مستحق آن است به او عطا کند.<ref>سعيدي مهر، محمد، آموزش کلام اسلامي، کتابفروشي طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.</ref>
«العدل یضع الامور مواضعها».}}<ref>نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.</ref> عدالت هر چیزی را در جایگاه مناسب آن قرار می‌دهد معنای این سخن آن است که در جهان تکوین و تشریع، هر چیزی موقعیت و جایگاه مناسب و در خور خود را دارد و عدل آن است که این تناسب رعایت گردد و هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. این معنا جامع‌ترین معانی عدل است و معانی پیشین را هم در بر می‌گیرد. بنا بر آنچه گذشت، معنای اجمالی عدالت الهی آن است که خداوند با هر موجودی آن چنان‌که شایسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعی که در خور آن باشد، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، کتابفروشی طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.</ref>


بر اساس اين معنا از عدل، بزرگان مي گويند: خداوند هم داراي عدل تکويني است، هم عدل تشريعي و هم عدل جزايي. عدل تکويني به اين معناست که خداوند در جهان خلقت به هر موجودي به اندازه شايستگي و قابليت او نعمت داده است و به تعبير خدا اندازه ظرفيت و شايستگي هر شي به او وجود و کمال اضافه کرده است. عدل تشريعي به اين معناست که تکاليفي که خدا به وسيله پيامبران بر مردم نازل کرده است، بر پايه عدل و دادگري است و نيز عدل جزايي به اين معناست که خدا در روز قيامت ميان افراد به عدل داوري مي کند و حق کسي را تباه نمي کند يعني ميان افراد نيکوکار و بدکار به يکسان داوري نمي کند و پاداش هر کس را متناسب با اعمال او مي دهد.<ref>سبحاني جعفر و محمدرضايي، محمد، انديشه اسلامي۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵ و ۱۱۶.</ref>
بر اساس این معنا از عدل، بزرگان می‌گویند: خداوند هم دارای عدل تکوینی است، هم عدل تشریعی و هم عدل جزایی. عدل تکوینی به این معناست که خداوند در جهان خلقت به هر موجودی به اندازه شایستگی و قابلیت او نعمت داده است و به تعبیر خدا اندازه ظرفیت و شایستگی هر شی به او وجود و کمال اضافه کرده است. عدل تشریعی به این معناست که تکالیفی که خدا به وسیله پیامبران بر مردم نازل کرده است، بر پایه عدل و دادگری است و نیز عدل جزایی به این معناست که خدا در روز قیامت میان افراد به عدل داوری می‌کند و حق کسی را تباه نمی‌کند یعنی میان افراد نیکوکار و بدکار به یکسان داوری نمی‌کند و پاداش هر کس را متناسب با اعمال او می‌دهد.<ref>سبحانی جعفر و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵ و ۱۱۶.</ref>


اما فضل به معني برتري و مزيّت و زيادي است. و فضل خدا، اعطاي خداوند است بر اساس کرم او نه آنچه شايستگي بندگان است.<ref>سجادي، سيد جعفر، فرهنگ معارف اسلامي، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۴۲۰.</ref> بر اين اساس خواجه طوسي مي فرمايد: ثواب از فضل خداست و عقاب از عدل او.<ref>طوسي، خواجه نصير الدين، آغاز و انجام، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامي، ۱۳۷۴ش، ص۷۲.</ref> زيرا بهشت استحقاق کسي نيست بلکه خداوند آن را بر حسب فضل خود عطا مي کند، آيات قرآن هم اين معنا را ثابت مي کند نکته اي که ذکر آن حائز اهميت است آن است که فضل خدا بر دو مرتبه است.
اما فضل به معنی برتری و مزیّت و زیادی است؛ و فضل خدا، اعطای خداوند است بر اساس کرم او نه آنچه شایستگی بندگان است.<ref>سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۴۲۰.</ref> بر این اساس خواجه طوسی می‌فرماید: ثواب از فضل خداست و عقاب از عدل او.<ref>طوسی، خواجه نصیر الدین، آغاز و انجام، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش، ص۷۲.</ref> زیرا بهشت استحقاق کسی نیست بلکه خداوند آن را بر حسب فضل خود عطا می‌کند، آیات قرآن هم این معنا را ثابت می‌کند نکته ای که ذکر آن حائز اهمیت است آن است که فضل خدا بر دو مرتبه است.


يک بخش فضل و رحمت او، همگاني و عام است و همه بندگان و همه عالم را شامل مي شود و بخش ديگر فضلي است که تنها به مؤمنان اختصاص دارد به اين دو معنا در قرآن چنين اشاره شده است.
یک بخش فضل و رحمت او، همگانی و عام است و همه بندگان و همه عالم را شامل می‌شود و بخش دیگر فضلی است که تنها به مؤمنان اختصاص دارد به این دو معنا در قرآن چنین اشاره شده است.


در مورد مرتبه اول مي فرمايد: {{قرآن|إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ<ref>بقره / ۲۴۳.</ref>. همانا خداوند نسبت به مردم تفضّل دارد در مورد کلي تر باز مي فرمايد: {{قرآن|وَلَکنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْعَالَمِينَ}}<ref>بقره / ۲۵۱.</ref>. خداوند نسبت به همه عالم صاحب فضل است.
در مورد مرتبه اول می‌فرماید: {{قرآن|إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ.<ref>بقره / ۲۴۳.</ref> همانا خداوند نسبت به مردم تفضّل دارد در مورد کلی تر باز می‌فرماید: {{قرآن|وَلَکنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ}}.<ref>بقره / ۲۵۱.</ref> خداوند نسبت به همه عالم صاحب فضل است.


و در مورد مرتبه دوم مي فرمايد: {{قرآن|وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>آل عمران / ۱۵۲.</ref>. خداوند نسبت به مؤمنين صاحب فضل است. بنابراين خداوند هم داراي فضل است و هم صاحب عدل است فرقي که ميان اين دو صفت در مورد خداوند مي توان بيان کرد آن است که فضل مي شود مربوط به گروه خاصي از انسان ها باشد (همچنان که در مورد مؤمنين ذکر شد) زيرا خداوند در قرآن مي فرمايد: {{قرآن|ذَلِک فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء}}<ref>مائده / ۵۴.</ref>. آن فضل خداست که به هر کسي بخواهد عطا مي کند اما صفت عدل،صفتي است که براي همه افراد يکسان اجرا خواهد شد.
و در مورد مرتبه دوم می‌فرماید: {{قرآن|وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ}}.<ref>آل عمران / ۱۵۲.</ref> خداوند نسبت به مؤمنین صاحب فضل است؛ بنابراین خداوند هم دارای فضل است و هم صاحب عدل است فرقی که میان این دو صفت در مورد خداوند می‌توان بیان کرد آن است که فضل می‌شود مربوط به گروه خاصی از انسان‌ها باشد (همچنان که در مورد مؤمنین ذکر شد) زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید: {{قرآن|ذَلِک فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء}}.<ref>مائده / ۵۴.</ref> آن فضل خداست که به هر کسی بخواهد عطا می‌کند اما صفت عدل، صفتی است که برای همه افراد یکسان اجرا خواهد شد.


زيرا خداوند ذرّه اي به بندگان ظلم نمي کند و هيچ کس خصوصا در حسابرسي اعمال، از زير سلطه عدل خداوند در روز قيامت بيرون نخواهد بود.
زیرا خداوند ذرّه ای به بندگان ظلم نمی‌کند و هیچ‌کس خصوصاً در حسابرسی اعمال، از زیر سلطه عدل خداوند در روز قیامت بیرون نخواهد بود.


نتيجه: با ذکر اين توضيحات اين نتيجه براي پاسخ به سئوال حاصل مي شود که دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر يک از اين صفات به گونه اي مستقل از ديگري نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. هم چنين از بيانات سابق معلوم شد هيچ کدام از اين صفات از ديگري ناشي نمي شود نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل زيرا همان طور که گفته شد خداوند با هر يک از اين صفات نسبت به بندگان به گونه اي متفاوت برخورد خواهد نمود.
نتیجه: با ذکر این توضیحات این نتیجه برای پاسخ به سئوال حاصل می‌شود که دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. هم چنین از بیانات سابق معلوم شد هیچ‌کدام از این صفات از دیگری ناشی نمی‌شود نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل زیرا همان‌طور که گفته شد خداوند با هر یک از این صفات نسبت به بندگان به گونه ای متفاوت برخورد خواهد نمود.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:==


۱ـ معارف اسلامي، جمعي از نويسندگان، ج۱، ص۱۱۷، دفتر نشرمعارف ۱۳۸۰.
== معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر ==
۱ـ معارف اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۱۱۷، دفتر نشرمعارف ۱۳۸۰.


۲ـ عقايد استدلالي، علي رباني گلپايگاني، ج۱، ص۱۸۹، مرکز مديريت حوزه علميه خواهران، ۱۳۸۱ش، مبحث عدل الهي.
۲ـ عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۸۹، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، ۱۳۸۱ش، مبحث عدل الهی.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = کلام
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۱ = عدل الهی
|شاخه فرعی۲ = عدل
|شاخه فرعی۲ = عدل
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۹

سؤال

آیا عدل خداوند ناشی از فضل اوست یا این دو با هم متفاوتند؟

برای اینکه بدانیم آیا عدل خداوند از فضل اوست، لازم است تعریفی از هر یک از عدل و فضل الهی داشته باشیم. واژه عدل در معانی مختلفی به کار می‌رود برخی از معانی مهم عدل عبارتند از: رعایت تساوی و اجتناب از تبعیض، رعایت حقوق دیگران، قرار گرفتن افراد و اشیاء در جایگاه شایسته خود این معنای اخیر از عدل در معنای جامع تری به کار می‌رود این تعریف را می‌توان در کلامی از امام علی(ع) یافت آنجا که فرمود:

«العدل یضع الامور مواضعها».}}[۱] عدالت هر چیزی را در جایگاه مناسب آن قرار می‌دهد معنای این سخن آن است که در جهان تکوین و تشریع، هر چیزی موقعیت و جایگاه مناسب و در خور خود را دارد و عدل آن است که این تناسب رعایت گردد و هر چیزی در جای مناسب خود قرار گیرد. این معنا جامع‌ترین معانی عدل است و معانی پیشین را هم در بر می‌گیرد. بنا بر آنچه گذشت، معنای اجمالی عدالت الهی آن است که خداوند با هر موجودی آن چنان‌که شایسته آن است، رفتار کند و آن را در موضعی که در خور آن باشد، بنشاند و چیزی را که مستحق آن است به او عطا کند.[۲]

بر اساس این معنا از عدل، بزرگان می‌گویند: خداوند هم دارای عدل تکوینی است، هم عدل تشریعی و هم عدل جزایی. عدل تکوینی به این معناست که خداوند در جهان خلقت به هر موجودی به اندازه شایستگی و قابلیت او نعمت داده است و به تعبیر خدا اندازه ظرفیت و شایستگی هر شی به او وجود و کمال اضافه کرده است. عدل تشریعی به این معناست که تکالیفی که خدا به وسیله پیامبران بر مردم نازل کرده است، بر پایه عدل و دادگری است و نیز عدل جزایی به این معناست که خدا در روز قیامت میان افراد به عدل داوری می‌کند و حق کسی را تباه نمی‌کند یعنی میان افراد نیکوکار و بدکار به یکسان داوری نمی‌کند و پاداش هر کس را متناسب با اعمال او می‌دهد.[۳]

اما فضل به معنی برتری و مزیّت و زیادی است؛ و فضل خدا، اعطای خداوند است بر اساس کرم او نه آنچه شایستگی بندگان است.[۴] بر این اساس خواجه طوسی می‌فرماید: ثواب از فضل خداست و عقاب از عدل او.[۵] زیرا بهشت استحقاق کسی نیست بلکه خداوند آن را بر حسب فضل خود عطا می‌کند، آیات قرآن هم این معنا را ثابت می‌کند نکته ای که ذکر آن حائز اهمیت است آن است که فضل خدا بر دو مرتبه است.

یک بخش فضل و رحمت او، همگانی و عام است و همه بندگان و همه عالم را شامل می‌شود و بخش دیگر فضلی است که تنها به مؤمنان اختصاص دارد به این دو معنا در قرآن چنین اشاره شده است.

در مورد مرتبه اول می‌فرماید: {{قرآن|إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ.[۶] همانا خداوند نسبت به مردم تفضّل دارد در مورد کلی تر باز می‌فرماید: ﴿وَلَکنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ.[۷] خداوند نسبت به همه عالم صاحب فضل است.

و در مورد مرتبه دوم می‌فرماید: ﴿وَاللّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ.[۸] خداوند نسبت به مؤمنین صاحب فضل است؛ بنابراین خداوند هم دارای فضل است و هم صاحب عدل است فرقی که میان این دو صفت در مورد خداوند می‌توان بیان کرد آن است که فضل می‌شود مربوط به گروه خاصی از انسان‌ها باشد (همچنان که در مورد مؤمنین ذکر شد) زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید: ﴿ذَلِک فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء.[۹] آن فضل خداست که به هر کسی بخواهد عطا می‌کند اما صفت عدل، صفتی است که برای همه افراد یکسان اجرا خواهد شد.

زیرا خداوند ذرّه ای به بندگان ظلم نمی‌کند و هیچ‌کس خصوصاً در حسابرسی اعمال، از زیر سلطه عدل خداوند در روز قیامت بیرون نخواهد بود.

نتیجه: با ذکر این توضیحات این نتیجه برای پاسخ به سئوال حاصل می‌شود که دو صفت عدل و فضل خدا مستقل بوده و خداوند با هر یک از این صفات به گونه ای مستقل از دیگری نسبت به بندگان رفتار خواهد نمود. هم چنین از بیانات سابق معلوم شد هیچ‌کدام از این صفات از دیگری ناشی نمی‌شود نه عدل خدا از فضل اوست و نه فضل او از عدل زیرا همان‌طور که گفته شد خداوند با هر یک از این صفات نسبت به بندگان به گونه ای متفاوت برخورد خواهد نمود.


معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر

۱ـ معارف اسلامی، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۱۱۷، دفتر نشرمعارف ۱۳۸۰.

۲ـ عقاید استدلالی، علی ربانی گلپایگانی، ج۱، ص۱۸۹، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، ۱۳۸۱ش، مبحث عدل الهی.


منابع

  1. نهج البلاغه، حکمت، ۴۳۷.
  2. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، کتابفروشی طه، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۳۱۵.
  3. سبحانی جعفر و محمدرضایی، محمد، اندیشه اسلامی۱، دفتر نشر معارف، ۱۳۸۵ش، ص۱۱۵ و ۱۱۶.
  4. سجادی، سید جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۴۲۰.
  5. طوسی، خواجه نصیر الدین، آغاز و انجام، انتشارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش، ص۷۲.
  6. بقره / ۲۴۳.
  7. بقره / ۲۵۱.
  8. آل عمران / ۱۵۲.
  9. مائده / ۵۴.