پیامدهای دلبستگی به دنیا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
== | == ریشه همه خطاها == | ||
دلبستگی به دنیا ریشه همه خطاها شمرده شده است. در روایتی امام علی(ع)، محبت به دنیا را رأس همه اشتباهات و گناهان معرفی کرده است. در روایتی دیگر، رأس همه آفتها را ولع و دوستی دنیا دانسته است. | |||
== فریب خوردن == | |||
دلبستگی به دنیا باعث فریب خوردن انسان میشود. در روایتی دنیا به ماری تشبیه شده که بدنی نرم، ولی زهری کشنده دارد، که نادان فریب ظاهر آن را میخورد.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۱۹: ص۶۵۲: آمدی، ترجمه و شرح غرر الحکم و درر الکلم، هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۰۳.</ref> | |||
بنابر روایتی دیگر، دنیا منظرهای دلفریب و سرانجامی خطرناک دارد، فریبنده و دلانگیز است اما دوامی ندارد، نوری است در حال غروب، سایهای است زوالپذیر و ستونی در حال سقوط است.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۱۳۱.</ref> | |||
== | == حرص و طمع == | ||
امام علی(ع) | {{اصلی|حرص|طمع}} | ||
یکی از پیامدهای دلبستگی به دنیا [[حرص]] و [[طمع]] است. به گفته امام علی(ع) دوستی و محبّت دنیا طمع به بار میآورد.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۷.</ref> بر اساس روایتی دیگر، دری از حرص به روی دنیاپرستان باز شده و عشق آنان به دنیا شدیدتر میشود.<ref>مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، نامه ۴۹، ج۳، ص۱۳۴ و ۱۳۵.</ref> | |||
== | == عصیان == | ||
دلبسته شدن به جاذبههای دنیا، باعث سرکشی و عُصیان فرد در برابر خدا میشود. در روایتی، دنیا طلبی در تقابل با جهاد معرفی شده است و دنیاطلبی یکی از عوامل گریز از جهاد شمرده شده است.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۳۴/۱ و ۲، ص۸۶.</ref> | |||
== | == از دست دادن آخرت == | ||
دلبستگی به دنیا باعث میشود فرد سعادت اخروی را از دست بدهد. در روایتی، دنیا و آخرت به دو همسر یک مرد تشبیه شده که نزدیک شدن به یکی، باعث دوری از دیگری میشود.<ref>هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۲.</ref> در روایتی دیگر گفته شده همانطور که شب و روز جمع شدنی نیست، دوستی خدا و دوستی دنیا نیز جمع شدنی نیست.<ref>هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۹۳.</ref> | |||
بنا بر روایتی از امام علی(ع)، هر کس که دنیا پرست باشد و به آن عشق بورزد، به آخرت کینه ورزیده و با آن دشمنی میکند.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۱۰۳، ص۶۴۷؛ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۱.</ref> | |||
== | == غفلت == | ||
{{اصلی|غفلت}} | |||
دنیا پرستی انسان را به خود سرگرم و از دیگر چیزها بازمیدارد.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۴۹، ص۳۷۱.</ref> و امام علی(ع) فرمود: «دنیا به علت نقد بودنش جلب توجّه میکند».<ref>ناصر مکارم شیرازی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، خ ۱۱۱، ص۶۲.</ref> «اهل دنیا سوارانی در خواب ماندهاند که آنان را میراند».<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۶۴، ص۶۳۶.</ref> غوطهور شدن در لذّات دنیوی و عاشق و شیدای آن بودن، انسان را از یاد خدا و لذّات معنوی بازمیدارد. | |||
== | == فراموشی معاد == | ||
امام علی(ع) فرمود: «دنیا بیش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنیا بیش از متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده و دنیازدگی قیامت را از یادتان برده است».<ref>مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، خطبه ۱۱۳، ص۲۱۹.</ref> نتیجه اینکه دنیا نمیتواند آخرین مقصد و منتهای آرزوی انسان باشد و نکوهش دنیا در صورتی است که انسان دنیا را نه در جایگاه وسیله و راه؛ بلکه در جایگاه هدف و مقصد ببیند و به آن توجه داشته باشد. به بیان زیبای قرآن جز دنیا هدف و مطلوبی نداشته باشد و سطح فکرش از مادیات و دنیا فراتر نرود.<ref>یونس/ ۷، رعد/ ۲۶ و . . ..</ref> | |||
== | == سوء استفاده از دین == | ||
افراد آلوده به دنیا پرستی، دین را وسیلهای برای دسترسی به خواستههای نامشروع خود قرار میدهند. «فانظر فی ذلک نظرا بلیغا فان هذا الدین قد کان اسیرا فی ایدی الاشرار یعمل فیه بالهوی و تطلب به الدنیا» در دستوراتی که دادم، نیک بنگر که همانا این دین در دست بد کاران اسیر گشته بود که با نام دین به هوا پرستی پرداخته و دنیای خود را بدست میآورند.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۵۳/۷۰ و ۷۱، ص۵۷۷.</ref> | افراد آلوده به دنیا پرستی، دین را وسیلهای برای دسترسی به خواستههای نامشروع خود قرار میدهند. «فانظر فی ذلک نظرا بلیغا فان هذا الدین قد کان اسیرا فی ایدی الاشرار یعمل فیه بالهوی و تطلب به الدنیا» در دستوراتی که دادم، نیک بنگر که همانا این دین در دست بد کاران اسیر گشته بود که با نام دین به هوا پرستی پرداخته و دنیای خود را بدست میآورند.<ref>دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۵۳/۷۰ و ۷۱، ص۵۷۷.</ref> | ||
آگاه باشید! با حفظ اساس ایمان و دین خویش، از بین رفتن چیزی از اموال نامشروع دنیا به شما ضرر نمیرساند و آگاه باشید با تباه ساختن دین خود آنچه از دنیا برای خویش نگهداری نمودهاید سودی به حالتان نخواهد داشت».<ref>مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، ج۲، خطبه ۱۷۲، ص۳۳۲ و ۳۳۳.</ref> آن حضرت در کلامی دیگر وسیله تباهی دین را، دنیا طلبی معرفی کرده است.<ref>هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۹۱.</ref> | آگاه باشید! با حفظ اساس ایمان و دین خویش، از بین رفتن چیزی از اموال نامشروع دنیا به شما ضرر نمیرساند و آگاه باشید با تباه ساختن دین خود آنچه از دنیا برای خویش نگهداری نمودهاید سودی به حالتان نخواهد داشت».<ref>مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، ج۲، خطبه ۱۷۲، ص۳۳۲ و ۳۳۳.</ref> آن حضرت در کلامی دیگر وسیله تباهی دین را، دنیا طلبی معرفی کرده است.<ref>هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۹۱.</ref> | ||
<span></span> | <span></span> |
نسخهٔ ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۱۱
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
ریشه همه خطاها
دلبستگی به دنیا ریشه همه خطاها شمرده شده است. در روایتی امام علی(ع)، محبت به دنیا را رأس همه اشتباهات و گناهان معرفی کرده است. در روایتی دیگر، رأس همه آفتها را ولع و دوستی دنیا دانسته است.
فریب خوردن
دلبستگی به دنیا باعث فریب خوردن انسان میشود. در روایتی دنیا به ماری تشبیه شده که بدنی نرم، ولی زهری کشنده دارد، که نادان فریب ظاهر آن را میخورد.[۱]
بنابر روایتی دیگر، دنیا منظرهای دلفریب و سرانجامی خطرناک دارد، فریبنده و دلانگیز است اما دوامی ندارد، نوری است در حال غروب، سایهای است زوالپذیر و ستونی در حال سقوط است.[۲]
حرص و طمع
یکی از پیامدهای دلبستگی به دنیا حرص و طمع است. به گفته امام علی(ع) دوستی و محبّت دنیا طمع به بار میآورد.[۳] بر اساس روایتی دیگر، دری از حرص به روی دنیاپرستان باز شده و عشق آنان به دنیا شدیدتر میشود.[۴]
عصیان
دلبسته شدن به جاذبههای دنیا، باعث سرکشی و عُصیان فرد در برابر خدا میشود. در روایتی، دنیا طلبی در تقابل با جهاد معرفی شده است و دنیاطلبی یکی از عوامل گریز از جهاد شمرده شده است.[۵]
از دست دادن آخرت
دلبستگی به دنیا باعث میشود فرد سعادت اخروی را از دست بدهد. در روایتی، دنیا و آخرت به دو همسر یک مرد تشبیه شده که نزدیک شدن به یکی، باعث دوری از دیگری میشود.[۶] در روایتی دیگر گفته شده همانطور که شب و روز جمع شدنی نیست، دوستی خدا و دوستی دنیا نیز جمع شدنی نیست.[۷]
بنا بر روایتی از امام علی(ع)، هر کس که دنیا پرست باشد و به آن عشق بورزد، به آخرت کینه ورزیده و با آن دشمنی میکند.[۸]
غفلت
دنیا پرستی انسان را به خود سرگرم و از دیگر چیزها بازمیدارد.[۹] و امام علی(ع) فرمود: «دنیا به علت نقد بودنش جلب توجّه میکند».[۱۰] «اهل دنیا سوارانی در خواب ماندهاند که آنان را میراند».[۱۱] غوطهور شدن در لذّات دنیوی و عاشق و شیدای آن بودن، انسان را از یاد خدا و لذّات معنوی بازمیدارد.
فراموشی معاد
امام علی(ع) فرمود: «دنیا بیش از آخرت شما را تصاحب کرده و متاع زودرس دنیا بیش از متاع جاویدان آخرت در شما نفوذ کرده و دنیازدگی قیامت را از یادتان برده است».[۱۲] نتیجه اینکه دنیا نمیتواند آخرین مقصد و منتهای آرزوی انسان باشد و نکوهش دنیا در صورتی است که انسان دنیا را نه در جایگاه وسیله و راه؛ بلکه در جایگاه هدف و مقصد ببیند و به آن توجه داشته باشد. به بیان زیبای قرآن جز دنیا هدف و مطلوبی نداشته باشد و سطح فکرش از مادیات و دنیا فراتر نرود.[۱۳]
سوء استفاده از دین
افراد آلوده به دنیا پرستی، دین را وسیلهای برای دسترسی به خواستههای نامشروع خود قرار میدهند. «فانظر فی ذلک نظرا بلیغا فان هذا الدین قد کان اسیرا فی ایدی الاشرار یعمل فیه بالهوی و تطلب به الدنیا» در دستوراتی که دادم، نیک بنگر که همانا این دین در دست بد کاران اسیر گشته بود که با نام دین به هوا پرستی پرداخته و دنیای خود را بدست میآورند.[۱۴]
آگاه باشید! با حفظ اساس ایمان و دین خویش، از بین رفتن چیزی از اموال نامشروع دنیا به شما ضرر نمیرساند و آگاه باشید با تباه ساختن دین خود آنچه از دنیا برای خویش نگهداری نمودهاید سودی به حالتان نخواهد داشت».[۱۵] آن حضرت در کلامی دیگر وسیله تباهی دین را، دنیا طلبی معرفی کرده است.[۱۶]
منابع
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، کلمات قصار، ۱۱۹: ص۶۵۲: آمدی، ترجمه و شرح غرر الحکم و درر الکلم، هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ص۴۰۳.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۱۳۱.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۸۳، ص۳۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، نامه ۴۹، ج۳، ص۱۳۴ و ۱۳۵.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، خطبه ۳۴/۱ و ۲، ص۸۶.
- ↑ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۲.
- ↑ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۹۳.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۱۰۳، ص۶۴۷؛ هاشم رسولی محلاتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷، ج۱، ص۳۷۱.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۴۹، ص۳۷۱.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، خ ۱۱۱، ص۶۲.
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، ح ۶۴، ص۶۳۶.
- ↑ مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، خطبه ۱۱۳، ص۲۱۹.
- ↑ یونس/ ۷، رعد/ ۲۶ و . . ..
- ↑ دشتی، ترجمه نهج البلاغه، نامه ۵۳/۷۰ و ۷۱، ص۵۷۷.
- ↑ مکارم شیرازی، نهجالبلاغه، ترجمه، ج۲، خطبه ۱۷۲، ص۳۳۲ و ۳۳۳.
- ↑ هاشم رسولی محلاتی، ج۱، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۷ش، ص۳۹۱.