غفلت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
غفلت | غفلت به معنای فراموش کردن،<ref>دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه غفلت.</ref> یکی از [[رذائل اخلاقی]] است و به سه نوع تقسیم شده است: | ||
* غفلت از [[ياد خدا]]؛ | |||
* غفلت از [[آيات]] و نشانههای خدا؛ | |||
* غفلت از [[آخرت]].<ref>شيرواني، علي؛ چكيده اخلاق در قرآن، ۱۳۷۹، چاپ دوم، ج۲، ص۶۰.</ref> | |||
غفلت گاهي اختياري و گاهي جبري است و آنچه مورد نكوهش است غفلت اختياري است يعني آن جايي كه ما مي توانيم توجه كنيم و نمي كنيم غفلت مورد نكوهش قرآن در مورد سه امر است: | |||
== عوامل == | == عوامل == | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
* [[وسوسه|وسوسه شیطان]]: [[خداوند]] در آیه ۲۷ [[سوره اعراف]]، به [[انسان]] هشدار داده شیطان او را نفریبد و او را مانند پدر و مادرش ([[حضرت آدم(ع)|آدم]] و [[حوا]]) از [[بهشت]] خارج نکند. | * [[وسوسه|وسوسه شیطان]]: [[خداوند]] در آیه ۲۷ [[سوره اعراف]]، به [[انسان]] هشدار داده شیطان او را نفریبد و او را مانند پدر و مادرش ([[حضرت آدم(ع)|آدم]] و [[حوا]]) از [[بهشت]] خارج نکند. | ||
* از دست دادن قابلیت انسان برای پیشرفت معنوی؛ از دست دادن قابلیت انسان، بر اثر [[گناه|ارتکاب گناهان]] و [[توبه|توبه نکردن]] رخ میدهد. | * از دست دادن قابلیت انسان برای پیشرفت معنوی؛ از دست دادن قابلیت انسان، بر اثر [[گناه|ارتکاب گناهان]] و [[توبه|توبه نکردن]] رخ میدهد. | ||
* [[دلبستگی به دنیا]]: در روایتی، [[امام صادق(ع)]] ریشه هر گناهی را محبت به دنیا دانسته است. | * [[دلبستگی به دنیا]]: در روایتی، [[امام صادق(ع)]] ریشه هر گناهی را محبت به دنیا دانسته است.<ref>بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۳، ص۹۰.</ref> | ||
* افراط در امور معنوی: انسان در کنار [[عبادات|امور عبادی]] باید به تفریح، کار، [[خواب]] و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند؛ چراکه افراط در امور معنوی، تأثیر عکس گذاشته و فرد را دچار دلزدگی و غفلت میکند. | * افراط در امور معنوی: انسان در کنار [[عبادات|امور عبادی]] باید به تفریح، کار، [[خواب]] و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند؛ چراکه افراط در امور معنوی، تأثیر عکس گذاشته و فرد را دچار دلزدگی و غفلت میکند. | ||
* ضعف در [[اعتقادات]]: نداشتن اعتقادات قوی انسان را در امور معنوی دچار تزلزل کرده، درنتیجه فرد از یاد خدا و معنویت غافل میشود. | * ضعف در [[اعتقادات]]: نداشتن اعتقادات قوی انسان را در امور معنوی دچار تزلزل کرده، درنتیجه فرد از یاد خدا و معنویت غافل میشود. | ||
* ضعف در اراده: ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمیدارد و موجب میشود که زمینه نفوذ و سیطره [[شیطان]] در انسان فراهم شود. | * ضعف در اراده: ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمیدارد و موجب میشود که زمینه نفوذ و سیطره [[شیطان]] در انسان فراهم شود. | ||
== پیامدها == | |||
{{اصلی|پیامدهای غفلت}} | |||
غفلت پیامدهای مختلفی دارد که برخی از آنها چنین است: | |||
* [[دوری از خدا]]: زمانی که [[انسان]] خدا را فراموش میکند و نسبت به [[یاد خدا|یاد او]] غافل میشود، بهتدریج از [[خدا|خداوند]] دور میشود.<ref>اقتباس از: مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی خود سازی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۲۶۷.</ref> | |||
* [[ناامیدی]] هنگام سختیها: انسانی که در زندگی، خدا را فراموش کرده است، در برابر مشکلات خود را تنها میبیند و توان مقاومت در برابر آن را ندارد.<ref name=":0">برگرفته از مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیستم، ج۱۳، ص۳۲۷–۳۲۸.</ref> | |||
* از دست دادن [[آرامش]]: بر اساس آیه ۲۹ [[سوره رعد]]، تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند. | |||
* تسلط [[شیطان]] بر [[انسان]]: در صورت غفلت از یاد خدا، رابطه انسان با خدا ضعیف شده و [[شیطان]] بر روح او تسلط پیدا میکند.<ref>شجاعی، محمد صادق، توکل به خدا، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۸۷.</ref> | |||
* محروم شدن از [[نعمتهای الهی]]: فرد با غفلت نشان میدهد شایسته نعمتهای بیشتری از جانب خدا نیست و همین امر موجب محروم ماندن او از نعمتهای الهی میشود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیستم، ج۱۰، ص۲۷۸.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | |||
* [[خود فراموشی]] | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۴۶
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
سؤال
غفلت به چه معنا است؟ عوامل و پیامدهای آن چیست؟
مفهومشناسی
غفلت به معنای فراموش کردن،[۱] یکی از رذائل اخلاقی است و به سه نوع تقسیم شده است:
غفلت گاهي اختياري و گاهي جبري است و آنچه مورد نكوهش است غفلت اختياري است يعني آن جايي كه ما مي توانيم توجه كنيم و نمي كنيم غفلت مورد نكوهش قرآن در مورد سه امر است:
عوامل
عوامل غفلت گوناگون است که برخی از آنها چنین شمرده شده است:
- وسوسه شیطان: خداوند در آیه ۲۷ سوره اعراف، به انسان هشدار داده شیطان او را نفریبد و او را مانند پدر و مادرش (آدم و حوا) از بهشت خارج نکند.
- از دست دادن قابلیت انسان برای پیشرفت معنوی؛ از دست دادن قابلیت انسان، بر اثر ارتکاب گناهان و توبه نکردن رخ میدهد.
- دلبستگی به دنیا: در روایتی، امام صادق(ع) ریشه هر گناهی را محبت به دنیا دانسته است.[۳]
- افراط در امور معنوی: انسان در کنار امور عبادی باید به تفریح، کار، خواب و دیگر امور زندگی نیز رسیدگی کند؛ چراکه افراط در امور معنوی، تأثیر عکس گذاشته و فرد را دچار دلزدگی و غفلت میکند.
- ضعف در اعتقادات: نداشتن اعتقادات قوی انسان را در امور معنوی دچار تزلزل کرده، درنتیجه فرد از یاد خدا و معنویت غافل میشود.
- ضعف در اراده: ضعف اراده انسان را از ادامه عمل بازمیدارد و موجب میشود که زمینه نفوذ و سیطره شیطان در انسان فراهم شود.
پیامدها
غفلت پیامدهای مختلفی دارد که برخی از آنها چنین است:
- دوری از خدا: زمانی که انسان خدا را فراموش میکند و نسبت به یاد او غافل میشود، بهتدریج از خداوند دور میشود.[۴]
- ناامیدی هنگام سختیها: انسانی که در زندگی، خدا را فراموش کرده است، در برابر مشکلات خود را تنها میبیند و توان مقاومت در برابر آن را ندارد.[۵]
- از دست دادن آرامش: بر اساس آیه ۲۹ سوره رعد، تنها با یاد خدا دلها آرامش پیدا میکند.
- تسلط شیطان بر انسان: در صورت غفلت از یاد خدا، رابطه انسان با خدا ضعیف شده و شیطان بر روح او تسلط پیدا میکند.[۶]
- محروم شدن از نعمتهای الهی: فرد با غفلت نشان میدهد شایسته نعمتهای بیشتری از جانب خدا نیست و همین امر موجب محروم ماندن او از نعمتهای الهی میشود.[۷]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه غفلت.
- ↑ شيرواني، علي؛ چكيده اخلاق در قرآن، ۱۳۷۹، چاپ دوم، ج۲، ص۶۰.
- ↑ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج۷۳، ص۹۰.
- ↑ اقتباس از: مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی خود سازی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۲۶۷.
- ↑ برگرفته از مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیستم، ج۱۳، ص۳۲۷–۳۲۸.
- ↑ شجاعی، محمد صادق، توکل به خدا، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، ص۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیستم، ج۱۰، ص۲۷۸.